تربیت بالاترین هنر ماندگار انسان در عرصهٔ گیتی است که از یک طرف فیض درک ارزش‌ها توسط والدین و مربی صورت پذیرفته، از طرف دیگر با قلم و قدم و زبان گویا جهت شاگرد و فرزند تقریر می‌شود. والدین به عنوان واسطه‌های فیض حضرت پروردگار آن‌چه در آئینهٔ تربیت و عقل، ارزش شمرده می‌شود را با زبان کودکانه به فرزندان خود منتقل می‌نمایند و با ارتزاق ارزش‌ها از کلمات و رفتارهای آن‌ها نقش تربیت را در بستر آفرینش تعریف می‌نمایند. از این سبب است که خداوند باریتعالی از یک سو فرزندان را به احترام و احسان و نیکی به واسطهٔ فیض حضرت حق یعنی والدین و استاد سفارش می‌کند و از سوئی بالاتر، وظیفهٔ حتمی والدین و مربی را تأمین راهکارهای صحیح تربیت و انتقال سالم آن‌ها به فرزندان معرفی می‌نماید.

والدین در طول دوران زندگی کودک و نوجوان خویش با کنش‌ها و واکنش‌های متفاوتی روبرو شده و گویا تیرِ تربیت که از کمان ازدواج و اهدافِ ارزشیِ آن رها می‌شود، آرام آرام ضعیف گشته، امر بدیع تربیت در دوره‌های بعدیِ زندگی یعنی نوجوانی و جوانی کند می‌گردد. همت عالی والدین و مربی معنا و مفهوم خود را از دست داده و غالباً کم رنگ یا بی‌رنگ می‌گردد. در حالی‌که نهال کودک و فرزند با ورود به سنین نوجوانی حساسیت‌های بیشتری را می‌طلبد و همّت مهم‌تری را انتظار دارد.