همسر شهید
نخستین بار در مدینه و روبهروی گنبد حرم حضرت رسول(ص) بحث رفتن به سوریه را مطرح کرد و جواب مرا خواست؛ قبل از این که حرفی بزنم، گفت اگر جوابت منفی باشد، باید فردای قیامت جواب حضرت زینت(س) را بدهی. من هم در جواب گفتم رضایت دارم بروی و انشاءالله صحیح و سلامت برمیگردی اما او تاکید داشت که شهید میشود.
سر قبر شهید تورجیزاده که رفتیم، دقایقی با این شهید آهسته دردل کرد و گفت: آمین بگو؛ من هم دستم را راوی قبر هید تورجیزداده گذاشتم و گفتم هرچه گفته را جدی نگیر! اما همسرم دوباره تاکید کرد تو که میدانی من چه میخواهم، پس دعا کن تا به خواستهام برسم.
علاقه زیادی به مقام معظم رهبری داشت و سفارش کرده بود در اعلامیهشان، عکس و جملهای از ایشان باشد او دوست داشت مراسم ترحیم وی مکانی برگزار شود که نفس و بوی سپاه را داشته باشد و بنا به علاقهاشریال مراسم ترحیم در ناحیه اما صادق(ع) برگزار شد، تاکید داشت که در اعلامیه به جای فامیلهای وابسته بنویسند سپاه پاسداران و لشگر 14 امام حسین(ع).
و. محمدی