در آموزههای دینی برای یک همسر ایدهآل ویژگیهایی بیان شده است که به برخی از آنها اشاره میشود:
1_ دین مدار؛ یکی از ویژگیهای مهم زن ایدهآل دین مدار بودن است.
انسانی که دین ندارد، هیچ چیز ندارد. زن دین مدار در برابر سختیها و
مشکلاتِ همسر استقامت نموده و در مال شوهر خیانت نکرده و عفت و پاک دامنی
خویش را حفظ میکند.
از سوی دیگر با بهرهگیری از دستورهای دین، فرزندان صالح تربیت نموده و حقوق شوهر را رعایت میکند.
بر همین اساس در حوزة تعلیماتی اسلام سفارش شده است که همسرانی را گزینش نمایید که دین مدار باشند.
پیامبر اسلام(ص) فرمود: "علیک بذات الدّین".[1]
2_ تقوا گرا؛ گرچه تقواگرایی ثمرة دین مدار بودن است، ولی در برخی روایات بر تقوا گرایی تأکید خاص شده است.
طبیعی است که تقوا عامل مهم مصونیت زنان از ناهنجاریها بوده و حیا و عفت آنان در سایة تقوای الهی حفظ میگردد.
یکی از عوامل بسیار مهمی که نظام خانوادگی را تهدید میکند فقدان عفت و حیای زنان است.
چه بسا زنانی هستند که با مردانِ نامحرم در ارتباط بوده و اخلاق اسلامی را رعایت نکرده و با آنان روابط نامشروع دارند.
فساد اخلاقی شدیداً نظام خانوادگی را آسیب پذیر نموده و در گرایش فرزندان
به ناهنجاریها تأثیر گذار بوده و شوهر را دچار بحران میکنند.
مرد انتظار دارد که زن تنها او را بخواهد و از غیر چشم پوشد و به ارزشهای اخلاقی پایبند باشد.
شاید بر همین اساس در اسلام سفارش شده است: همسرانی انتخاب نمایید که اصالت خانوادگی داشته و با تقوا باشد.
پیامبر اسلام(ص) طی خطابهای فرمود:
"ای مردم! بر حذر باشید و بپرهیزید از سبزه زاری که بر فراز مزبله و
منجلابی روییده باشد! یعنی زن زیبایی که در خانوادة پلیدی رشد کرده
باشد".[2]
3_ زیبایی؛ بیتردید زیبایی یک امتیاز است و در استحکام خانواده و ادامة زندگی سعادتمند زناشویی نقش بنیادی دارد.
دو انسان که یک عمر کنار هم زندگی میکنند باید یکدیگر را بخواهند و به همدیگر عشق بورزند.
اگر کسی قیاقة ظاهری همسرش را نپسندد، معمولاً او را دوست نمیدارد؛ از این رو ستون فقرات نظام خانوادگی متزلزل می شود.
از سوی دیگر زیبایی زن در حفظ و افزایش عفت مرد نقش بنیادی دارد؛ زیرا
مرد اگر زن زیبایی داشته باشد به زنان دیگر به چشم بد نمینگرد.
پیامبر اسلام(ص) فرمود: "أفضل نساء أمّتی أحسنهنّ وجهاً و أقلمنّ
مهراً؛[3] بهترین زنان امتم آنانی هستند که زیبا بوده و مهرشان کم باشد".
البته زیبایی زن تمام معیار گزینش همسر نیست، بلکه در کنار آن ویژگیهای دیگر نیز باید مد نظر قرار گیرد.
توجه داشته باشد که زیبایی نسبی است.
زنی اندام زیبایی دارد و دیگری صورت زیبا. یکی موی دلپذیری دارد و دیگری برخورد اخلاقی جذابی دارد.
وانگهی هر مردی یک نوع برداشتی از زیبایی دارد؛ یکی به سبزه بودن، برخی سرخ و سفید را میپسندند و بعضی سفی.
در هر صورت زن باید جذاب و برای مردش دلربا باشد.
4_ دانش؛ دانش نقش بنیادی در تأمین سعادت انسان دارد؛ زیرا صاحبان علم با
آگاهیهایی که دارند و با خواندن کتاب و مجله، وظایف و حقوق زن و شوهر را
فهمیده و راهکارهای بهتر زندگی کردن را میدانند.
از سوی دیگر انسانهای با سواد در تربیت فرزندان، بیشتر نقش ایفا میکنند.
در اسلام سفارش شده است که زن و مرد باید دانش بیاموزند: "طلب العلم فریضة علی کل مسئم".[4]
5_ عقل؛ برای ایجاد زندگی سعادتمند و آرمانی، عقل و شعورِ سالم نیاز است.
بیتردید نظام خانواده اجتماع کوچکی است که باید بر اساس عقلانیت ایجاد
گردد و عقل نورافکنی است که جادّة زندگی را روشن میکند و به فراز و نشیب
زندگی سامان میدهد.
از این رو در اسلام به عقل توجه خاصی شده و یکی از ویژگیهای همسر، عقل بیان شده است.
امام علی(ع) فرمود: "بپرهیزید از ازدواج با احمق! زیرا مصاحبت و زندگی با
او بلا است و فرزندانش نیز تباه میشوند".[5] در این فرقی میان مرد و زن
نیست.
6_ سلامتی جسمی و روحی نقش اساسی در ایجاد و ادامة زندگی آرمانی دارد.
بعضی از بیماریهای جسمی و روحی اهمیت چندانی ندارد و مانع انجام وظایف
شوهر داری نمیشود، ولی برخی از بیماریهای جسمی و روحی نظام خانوادگی را
تهدید میکند، از این رو در اسلام بر سلامت جسم و روح تأکید شده است و حتی
برخی از عیبها مانع عقد است و موجب فسخ آن میگردد.[6]
البته اگر شوهر با ایثارگریها مشکلات جسمی زن را تحمل کند، خوب است،
ولی در مجموع مشکلات جسمی و روحی، خانواده را آسیب پذیر میکند.
7_ ایثار؛ بیتردید یکی از ویژگیهای مهم زن ایثار است.
نظام خانواده مانند یک کشور مقررات خاصی دارد که شوهر باید طبق قوانین و
مقررات عمل کند، همان گونه که لازم است زن مقررات را رعایت کند.
ایثار و فدارکاری فراتر از قانون بوده و اگر در خانواده، رعایت مقررات
بدون ایثار گری باشد، چندان تأثیر گذار نیست، بلکه زن و شوهر باید ایثارگر
باشند و در برابر بدیها و مشکلات یکدیگر ایثار نموده و همدیگر را تحمل
کنند.
[1] وسایل الشیعه، ج14، ص 30.
[2] وسایل الشیعه، ج 14، ص 29.
[3]بحارالانوار، ج 100 ، ص 237.
[4] اصول کافی،ج1 ، کتاب العلم.
[5] وسایلالشیعه، ج 14، ص 54.
[6] توضیح المسائل مراجع، ج 2، ص 389.
خ.حسینی