سلام و خداقوت.
این بار با کمی تاخیر خدمتتان رسیدیم. ما را بر این کاستی ببخشید. امروز مطالب بیان شده در جلسهی ششم دورهی فرزندپروری در 7 سال نخست زندگی، که در تاریخ شنبه 24بهمن ماه 1394 برگزار شد را خدمتتان عرض میکنیم.
همهی ما، به عنوان یک مادر با یک چالش بزرگ در رفتار و منش مادرانهمان روبرو هستیم و آن هم اینکه"آیا من رفتار صحیحی با فرزندم داشته و دارم؟ آیا من به عنوان یک مادر توانستهام بهترین راهکارها را در مقابل رفتارها و عادتهای نامطلوب فرزندم انتخاب کرده و به کار گرفته باشم و ..."
همهی ما این تجربهی نه چندان خوشایند را داریم که رفتاری با فرزندمان میکنیم که مورد انتقاد دیگران مخصوصا پدرها و مادرهایمان قرار میگیریم که " این رفتارت اشتباه بود. اگر ما بودیم فلان میکردیم. شما اصلا تربیت کردن نمیدانید و جملات مشابه دیگر.
برای حل این مشکل دانستن ویژگیهای یک مادر به روز و به قول فرنگیها آپدیت و به قول کامپیوتریها یک مادر ورژن 8 بسیار راهگشا است.
مادر آگاه امروزی این ویژگیها را دارد:
1. "در ارتباط با فرزندش بر اساس تشخیص در لحظهی موقعیت برخورد میکند نه بر اساس همرنگی با جماعت."
مثلا فرزندمان در یک میهمانی کار نادرستی انجام میدهد و ما میدانیم که سرزنش و دعوا در این لحظه هیچ کاربردی ندارد ولی از ترس اینکه سکوت یا برخورد متعادل ما حمل بر بیخیالی و کوتاهی در امر تربیت فرزندمان نشود، شروع به سرزنش بچه و گاهی هم رفتارهای نامتعارف دیگر-که البته در درون به آنها ایمان نداریم- میکنیم. آن هم بر اساس اینکه ما هم مثل بقیه بچه تربیت کنیم و به اصطلاح همرنگ جماعت شویم.
2. "با فرزندش مطابق درک و فهم خودش رفتار میکند نه بر اساس رضایت و خوشایندی فرزند"
یک مثال آشنا: شاید شما هم از آن دسته مادرهایی باشید که با چالش علاقهی زیاد فرزندتان به استفاده از موبایل روبرو هستید. یک مادر آگاه در این زمینه تصمیمی را اتخاذ میکند که به نفع فرزندش است و بر اساس درک خودش مبنی بر زیانبار بودن استفاده از موبایل برای کودکان برخورد میکند، نه بر اساس اینکه فرزندم اگر موبایل را در اختیارش قرار ندهم ناآرامی میکند و ناراحت میشود.
3. "فرزند خودش را با دیگران مقایسه نمیکند چه مستقیم و چه به طور غیرمستقیم."
باید بدانیم مقایسهی فرزند با بچه های دیگر و بدتر از آن مقایسهی او با کودکی خودمان، بدترین آسیبها را متوجه فرزندمان میکند. یک مادر ناآگاه با تصور اینکه با مقایسهی فرزندش با دیگری یا گفتن سخنانی که رنگ و بوی مقایسه و تحقیر دارد، میتواند به بهبود رفتاری فرزندش کمک کند، فراتر از اینکه روح و روان فرزند خود را ناآرام و نامطمئن میکند و اعتماد به نفس او را پایین می آورد، کمکی نکرده است.
دوست خوبم این بد نیست این نکته را بدانیم که فرزندان ما هرچند هم کوچک باشند آنقدر به اصطلاح تیز و دانا هستند که به خوبی نیت مقایسه را از سخنان ما درک میکنند. پس حتی غیر مستقیم و نامحسوس هم فرزندانمان را در مقایسهی دیگران قرار ندهیم.
4. "به تفاوت های فردی فرزندانش تکیه می کند خصوصا با تکیه بر مثبتها."
همهی ما این اصطلاح را شنیدهایم که خدا انگشتان یک دست را هم مانند هم خلق نکرده است. باور کنید این در مورد فرزندانمان هم صدق میکند. خدا در هر کدام از این هدیههای زیبا، خصوصیات و ویژگیهایی قرار داده است که الزاما نباید مانند هم باشند. ایمان داشته باشیم هر کدام از گلهای زندگی ما رنگ و بوی خودشان را دارند و اگر همه یک رنگ و بو داشته باشند، شاید زندگی به زیبایی متنوع بودن نباشد.
5. "یک مادر آگاه امروزی به فرزندانش بدون چشم داشت و غیر مشروط عشق می ورزد."
وقتی عاشقانه کسی را دوست داشته باشیم، به او عشق میورزیم آن هم همیشه و بدون قید و شرط. وقتی ادعا میکنیم مادر هستیم و صاحب پاک ترین و ناب ترین عشقها، پس باید در هر شرایطی به فرزندمان عشق بورزیم، حتی اگر او خطا و اشتباهی هم کرد باید باز هم عاشقانه دوستش داشته باشیم. وقتی مبنای تمام احساسات و رفتارهای ما عشق بدون قید و شرط شد، دیگر وقتی فرزند ما کار نادرستی کرد یا رفتاری که مطلوب ما نیست انجام داد، فرصتی برای عصبانیت و به دنبال آن پرخاشگری نداریم. اینجاست که آن عشق بدون شرط به ما کمک میکند که در آرامش، یک تصمیم عاقلانه بگیریم و رفتار عاشقانه-عاقلانه داشته باشیم.
یک پیشنهاد حاشیهای: بد نیست از امروز در زندگی زناشوییمان هم این نوع عشق را به کار بگیریم. تلاش کنیم نیمهی پیدا شدهی وجودمان- همسر گرامی و دوست داشتنیمان- را بدون چشم داشت دوست داشته باشیم. حتما میتوانید گلستان شدن زندگیِ به این سبک را تصور کنید. دیگر اگر همسرمان بدخلقی کرد، رفتار اشتباهی از او سر زد یا بدتر از همه تاریخ ازدواجمان را فراموش کرد، باز هم برایمان دوستداشتنی و قابل عشق ورزی است!
6. "با آغوش باز آنچه را نمیتواند تغییر دهد میپذیرد."
گاهی اوقات، ما در فرزندانمان مشکلاتی مشاهده میکنیم. مثلا فرزند ما در نقاشی ضعیف است یا ریاضی را به خوبی متوجه نمیشود یا خط بدی دارد. این مشکلات از دسته مشکلاتی هستند که با کمی تمرین کردن و عاشقانه و دلسوزانه وقت گذاشتن قابل حل کردن هستند. ولی دسته ای از مشکلات هستند که در عین احساس ناراحت کنندهای که بر ما وارد میکنند قابل حل شدن نیستند. مثلا فرزند ما بهرهی هوشی پایینی دارد یا خدای ناکرده از نوعی نارسایی جسمی-حرکتی رنج میبرد. در این مواقع، باید با آغوش باز این مشکل را بپذیریم و با آن کنار بیاییم. نه کنار آمدن از روی ضعف، کنار آمدن به این معنا که بپذیریم این مشکل است و با تمام قدرت تلاش کنیم با این مشکل فرزندمان زندگی مطلوبی داشته باشد. تلاش کنیم با وجود این کاستی زندگی را برایش زیبا رقم بزنیم.
7. "در زمان حال زندگی میکند."
یک مادر آگاه امروزی، در ارتباط و رفتار با فرزندش، چشم به گذشته و کارهای خوب و بدی که انجام داده است ندارد. یک مادر خوب و هوشمند، تنها لحظهی حال را مدّ نظر دارد. دلیلی ندارد اگر فرزندمان در گذشته مرتکب اشتباهی شده است، جور آن را هنوز هم متحمل شود. مشکل جدیدی که در روابط والدین با فرزندان در نسل جدید به وضوح به چشم میخورد این است که والدین لذت زندگی در لحظهی حال را از فرزندشان میگیرند به خاطر برنامههایی که برای آیندهی او چیدهاند. این یعنی سایه انداختن استرسِ آینده بر زندگی.
امیدواریم مطالب امروز برایتان مفید واقع شده باشد.
در پناه خداوند مهربان، سربلند و سلامت باشید