«عاشورا» حادثهای نبود که در یک نیمروز اتفاق بیافتد و از زمان قبل و بعد از خود جدا باشد. هم ریشه در حوادث پیشین و تحولات اجتماعی مسلمانان از زمان رحلت پیامبر(ص) تا سال 60 هجری داشت، هم پیامدها و آثاری که در فکر و عمل مسلمانان داشته تا امروز گسترده شده است و تا دامنة قیامت نیز امتداد خواهد یافت. همچنین غنای محتوایی این نهضت خدایی پایان ناپذیر است و در هر زمان به شکلی و در قالبی نوتر، میتوان درسهایی از این حادثه تدوین کرد و آموخت و نشر داد. پس عاشورا برای همه و همیشه، پیام دارد و میسزد که ما همواره پای درسهای این کلاس ابدی بنشینیم و به مراتب بالاتری از ایمان، دین شناسی، شناخت تکلیف و عمل به وظیفه برسیم.
«پیامهای عاشورا» با قلم حجت الاسلام والمسلمین آقای جواد محدثی در بیش از 300 صفحه و در 8 فصل نگاشته شده است. برای آشنایی بهتر با کتاب، خلاصهای از هر فصل به همراه موضوعات مورد بحث آن را با هم میخوانیم.
فصل اول: پیامهای اعتقادی
رسالت تبیین مکتب و تصحیح باورهای مردم در مسائل عقیدتی و بینشی بر عهده «امام» است. امامان با سخن و عملشان هم صورت صحیح اعتقادات را مینمایانند و هم با انحرافات عقیدتی مقابله و مبارزه میکنند. اینکه توحید ناب چیست ، خداباوری و عقیده به مبدأ و معاد چه نقشی در زندگی دارد، تداوم خط رسالت در قالب امامت چگونه است، دین چیست، اهلبیت (ع) کیانند و وظیفة امت در قبال امام چیست؛ همه و همه جلوه هایی از پیام های اعتقادی عاشورا است. اگر به قیام سیدالشهدا(ع) از این دیدگاه بنگریم، درس های عظیمی را خواهیم آموخت و عاشورا را کلاس درسی خواهیم یافت که در سخنان امام و عاشوراییان متجلی گشته است.
در این فصل موضوعاتی چون: توحید در عقیده و عمل، مبدأ و معاد، رسالت پیامبر، شفاعت، امامت و بدعت ستیزی مورد بحث است.
فصل دوم: پیامهای اخلاقی
اسلام بر سه بعد اصلیِ اعتقاد، احکام و اخلاق استوار است و تکمیل ارزشهای اخلاقی و جهت خدایی بخشیدن به صفات و رفتار انسان ها از اهداف عمدة بعثت انبیا است. اخلاق را از کجا میتوان آموخت؟ از گفتار و رفتار معصوم. چرا که آنان اسوهاند و مظهر شایستهترین خصلتهای انسانی و خداپسند. و عاشورا چیست؟ جلوهگاه خلق و خوی حسینی و مکارم اخلاق در برخوردهای یک حجّت معصوم.
حادثة کربلا و سخنانی که امام حسین (ع) و خانواده او داشتند و روحیات و خلق و خویی که از حماسه سازان عاشورا به ثبت رسیده است، منبع ارزشمندی برای آموزش اخلاق و الگوگیری در زمینة خودسازی، سلوک اجتماعی، تربیت دینی و کرامت انسانی است و در گوشه گوشة این واقعة جاویدان، میتوان جلوههای اخلاق را دید .
آزادگی، ایثار، تکریم انسان، توکّل، جهاد با نفس، شجاعت، صبر و استقامت، عزّت، عفاف و حجاب، عمل به تکلیف، غیرت، فتوّت و جوانمردی، مساوات و وَفا نمونههایی از پیام های اخلاقی عاشوراست که در این فصل با آنها آشنا می شویم.
فصل سوم: پیامهای زندگی حقیقی
عاشورا جلوهای از عمق حیات و جوهر زندگی است. زندگی تنها نفس کشیدن و زنده بودن نیست و در محدوده دنیا هم خلاصه نمیشود. اینکه حیات طیبه چیست؟ حیات ابدی با چیست؟ گذر از مرحله مرگ و رسیدن به خلود چگونه به دست میآید؟ سعادت، عزّت، شخصیت، حیات، عمر حقیقی و پیروزی در چیست و به چیست؟ حیات و مرگ فردی و اجتماعی را با چه معیاری میتوان شناخت؟ عقیده و ایمان در جهتگیری و شکلگیری تلاشهای انسان چه نقشی دارد؟ مرز میان حیات انسانی و حیات حیوانی چیست؟ و امثال اینگونه پرسشها در عاشورا جواب مییابد و پیام عاشورا داشتن و یافتن حیاتی برتر در سایة جهاد و شهادت و فنا در راه خدا و حق و عقاید الهی است، تا زندگیها از پوچی و کم محتوایی نجات یابد. نویسنده در این فصل موضوعاتی چون مفهوم زندگی، عقیده و زندگی، انتخاب، ملّت زنده و مرده، فریادرسی، پیروزی و شکست، زندگیهای بیمرگ، شرافتِ شهادت، شهادت طلبی و دنیا خواب است و آخرت بیداری را از پیامهای پایان ناپذیر عاشورا معرفی میکند.
فصل چهارم: پیامهای عرفانی
گذشتن از پوستة دین و رسیدن به لبّ و لباب مکتب انبیا، در گرو معرفت والاتر و جان پاکتر و عشق برتر به «هستی آفرین» است. در مکتب وحی آنچه بیشترین و والاترین جایگاه ارزشی را دارد «عشق به خدا»است. این محبت از معرفت سرچشمه میگیرد و آنکه خدا را شناخت، در او فانی می شود و محبت آن محبوب ازلی و ابدی، سلطان اقلیم وجودش میشود و اوست که فرمان میراند و عبد، مشتاقانه اطاعت و امتثال میکند. بُعد عرفانیِ دین، دلدادگی ویژهای است که میان بنده و خالق پدید میآید و نتیجه آن است که بنده «خود» را نمیبیند و جز «او» را نمیشناسد و جز پسند او را نمیجوید. این بُعد از عاشورا، کلاس متعالیترین درسهای عرفانِ ناب است و جز در کربلا و صحنههای الهام گرفته از عاشورا کجا میتوان تلفیقِ حماسه و عرفان را با این عظمت یافت؟
عشق به خدا، بلا و ابتلا، یاد خدا، فدا شدن در راه خدا، رضا و تسلیم، فوز، اخلاص و قیام برای خدا از پیامهای عرفانی عاشوراست.
فصل پنجم: پیامهای تاریخی
مقصود از این عنوان، تأثیری است که «عاشورا» در حرکتهای تاریخی، بینش تاریخی و تجزیه و تحلیل حوادث، در کل تاریخ دور و نزدیک به آن زمان، داشته و میبایست داشته و یا میتواند داشته باشد. هر حادثة تاریخی، موجی از آثار و پیامد های مختلف بر میانگیزد و بسته به عظمت حادثه زمینة موجآفرینی در آن هست به شرط آنکه جوهرة حادثه شناخته شده و شناسانده شود؛ در این صورت است که تاریخ از نقّالی وقایع گذشته و غیبت مردگان خارج شده و اهرمی حرکت آفرین و منبعی الهام بخش میگردد. عنوان پیامهای تاریخی عاشورا نیز تنها شامل پیامهای صریح عاشورا به تاریخ آینده نمیشود، بلکه شناخت نیروی نهفته در بطن حادثه برای الهامگیری در زندگی فردی و اجتماعی و درسهای روشنگر به آیندگان را نیز در بر میگیرد. با این دیدگاه است که عاشورا از حالت «حادثه ای در گذشته» در آمده، صورت ذخیرهای از «هدایتها، درسها و عبرتها برای آیندگان» به خود میگیرد. نگارنده در این فصل به روشنگری موضوعاتی چون: تاریخ اسلام یا مسلمین؟، ریشة عاشورا در سقیفه، اتمام حجّت، افشا و تبیین، عبرت آموزی(دنیا طلبی، غفلت، رها کردن تکلیف ، بیطرفی نسبت به جریان حق و باطل)، عزّت باطل ستیزان و ذلّت حق ستیزان پرداخته است.
فصل ششم: پیامهای سیاسی
اسلام دینی است که بعد سیاسی آن بسیار نیرومند است. احکامی که جنبه اجتماعی و سیاسی دارد و نقشی که یک مسلمان در قبال موضوع حق و باطل بر دوش دارد، همچنین اهمیت مسأله حکومت و رهبری و دخالت مردم در سرنوشت اجتماعی خویش و نظارت بر روند کار حاکمان و مسئولان امور ، گوشهای از این بُعد را نشان میدهد. با این مقدّمه، عاشورا را حرکتی انقلابی، برضدّ انحراف سیاسی و دینیِ حکّام مستبد میبینیم و قیام سیدالشهدا(ع) را سرشار از بار سیاسی. از این رو قیام عاشورا برای همة آنان که حقطلب، عدالتخواه، مبارز، مدافع مظلوم، جهادگر در راه خدا، شهادتطلب، مُصلح اجتماعی و آزاد اندیش و آزادهاند، پیام دارد و به گواهی تاریخ، بنیان بسیاری از نهضتهای ضدّ ظلم و مقاومتهای در برابر تجاوز، بر درسهای عاشورا استوار بوده است. عاشورا پاسخی به این گونه سوالهاست که : حاکم شایسته کیست؟ صفات رهبر مسلمانان کدام است؟ وظیفه حکومت در قبال مردم چیست؟ مردم در جامعة اسلامی چه حقوق و چه وظایفی دارند؟ با نظام جور چه باید کرد؟ برای قیام مردمی چه زمینههایی لازم است؟ دامنههای امر به معروف و نهی از منکر تا کجاست؟ معیارها و مبناهای ساختارهای سیاسی جامعه چیست؟ ولایت و بیعت چه کسی لازم و تکلیف آور است؟ و... که نویسنده در قالب عناوینی چون: ولایت و رهبری، تولّی و تبرّی، امر به معروف و نهی از منکر، عدالت خواهی، باطل ستیزی، جهاد، آزمون، اصلاح، پیروزی خون بر شمشیر، الگوگیری، تدبیر و برنامه ریزی، اصول انسانی و جنگ، بصیرت، هر روز عاشورا، پیام رسانی، یاد و گرامیداشت به این پرسشها پاسخ گفته است.
فصل هفتم: پیامهای احیاگری
صرفِ انتصاب به دین، بی آنکه در متن زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان حضور کارساز داشته باشد کافی نیست و همان «اسلام شناسنامهای» خواهد بود. بعلاوه با گذشت زمان ، اغلب تنها ظواهری از یک حرکت انقلابی و نمودهایی سطحی از آن باقی میماند و اهداف اصلی و درونمایة حقیقی آن متروک و منزوی یا کمرنگ میشود و در بدترین شرایط، برخی بدعتها جایگزین سنتها میشود و روح دین مسخ گشته اسکلتی بی جان باقی میماند.
در اینجاست که رسالت احیاگری و بدعت ستیزی پیشوایان دینی و عالمان ربانی ایجاب میکندکه در جهت زنده ساختن دوباره شعارها، اهداف و جوهرة اصلی دین، قیام و اقدام کنند و بدعتها و بدعتگذاران را بشناسانند تا راه دین، بیابهام و بیغبار، باقی بماند و روندگان این صراط، به حیرت و ضلالت گرفتار نشوند.
امامان شیعه، یکایک رسالت احیاگری دین را داشتهاند و هر یک از مظاهر اسلام را که از یاد میرفته یا تحریف میشده است، در چهرة راستین و بی تحریفش مینمایاندهاند. دربارة امام زمان نیز تعبیر «محیی شریعت و از بین برندة بدعت» به کار رفته است. عاشورای حسینی، برنامهای احیاگرانه نسبت به دین و جلوههای گوناکون آن بود، تا در سایة بذلِ خون و نثار جان، دین برپا شود و سیرة پیامبر اسلام (ص) سرمشق عملی مسلمانان گردیده و عزّت دین خدا به جامعه باز گردد.
حجت الاسلام و المسلمین آقای جواد محدثی، احیاگری، احیای کتاب و سنت، حمایت از دین، حمایت از حق، احیای شعائر دین، نماز، هجرت، احیای عاشورا و زیارت را در این فصل برای خوانندگان تبیین نمودهاند.
فصل هشتم: پیام به بانوان
عاشورا را نمیتوان در قلمرو قشر خاصی محدود کرد. پیا مهای عاشورا عامّ است و برای پیر و جوان و زن ومرد به یک صورت مطرح میشود؛ ولی از آنجا که نیمی از افراد جامعه، زنان و دختران هستند و از آنجا که در نهضت عاشورا سهمی عمده و قابل ملاحضه بردوش بانوان کاروان حسینی استوار بود و عاشورا ماندگاری خود را تا حدّ زیادی مرهون فداکاریها و قهرمانیهای خانوادة امام حسین(ع)، به خصوص زینب کبری(س) است، مؤلف در این بخش به طور جداگانه به پیامهای عاشورا خطاب به زنان مسلمان پرداخته تا هم رسالت اجتماعی ـ سیاسی این قشر را (برخلاف تبلیغات سوء دشمن در راستای محرومیت زنان) نشان دهد و هم نقش زنان را در پشتیبانی از مبارزات مردان و جوانان نشان دهد. هم آمیختن عفاف و پاکدامنی را به تلاش و مجاهدات اجتماعی قابل اجرا بنمایاند و هم به مسئولیت شهید پروری و تربیت نسلی با ایمان، شجاع و مدافع حق، توسط بانوان اشاره کند. هم به تبلیغ و تبیین مرام و اهداف شهیدان پرداخته و هم نقش ذکر و یاد و پاسداری از خط فکری و عملی شهیدان را یادآور شود.
قسمتی از فصل آخر(صفحه 307)
«مادر عمرو بن جناده»
کم سن و سالترین شهید کربلا از یاران امام (ع)، عمرو بن جناده 11 ساله بود. پدرش در حملة اول شهید شد. خودش خدمت امام حسین(ع) آمد و اجازه میدان طلبید اما امام اجازه نمیداد و او اصرار میکرد. امام مراعات حال مادرش را میکرد، ولی او گفت : «مادرم مرا لباس رزم پوشانده و دستور داده که به میدان بروم»
علاوه براینکه مادرش (بحریّه بنت مسعود خزرجی) مشوّق او برای جهاد و شهادت بود، پس از شهادت نیز با روحیهای بزرگ با این مسأله برخورد کرد. سپاه دشمن سرِ او را به طرف سپاه امام حسین(ع)افکندند؛ مادرش آن سر مطهر را برداشت و خطاب به آن میگفت چه نیکو جهاد کردی پسرم! ای شادی قلبم، ای نور چشمم! سپس سر را پرتاب کرد و با آن کسی را کشت. آنگاه چوبة خیمه را برداشت و حمله کرد ...
برای
امانت گرفتن این کتاب میتوانید به دفتر مجمع جهانی حضرت
علی اصغر(ع) مراجعه کنید.
به نیّتِ نشر اسلامِ عزیز